به گزارش خبرگزاری مهر، روایت زیادی از پیامبر بزرگوار اسلام (ص) درباره دختر بزرگوارشان وجود دارد که برخی از آنها ذکر می شود.
- همانا نخستین کسی که در بهشت بر من وارد میشود، دخترم فاطمه(س) است.(1)
- در آن روز قیامت هیچ کس سواره نیست جز چهارتن من،علی و فاطمه و صالح پیامبرخدا، اما من بربراق سوارم و اما دخترم فاطمه برغضبا، ناقه من، سوار است واما صالح بر اشترخدا که پی اش کردند، سوار است و اما علی بر اشتری از اشتران بهشت سوار است که مهار آن از یاقوت و دو زیور سبز رنگ برآن آویزان است.(2)
روز قیامت دختر من فاطمه برشتری از شترهای بهشت می نشیند که در طرف آن مزین به دیباج و مهار آن از مروارید تازه وبا طراوت است. پاهایش از زمرد سبز، دنباله او از مشک خوشبو، چشمهای او از یاقوت حمرا وهودجی از نوربر بالای او نصب است که ظاهرش از باطنش نمودار است. درون آن از عفو و مغفرت آکنده شده و بیرون آن پوشیده از رحمت پروردگار است. برفراز آن تاجی است از نور وآن تاج را هفتاد رکن است و هر رکنی به مروارید غلطان و یاقوت درخشان مرصع گردیده که نور بخش و پرتو نشان است و چون ستاره روشن در آسمان میتابد.
هفتاد هزار فرشته در طرف راست و هفتاد هزار فرشته در طرف چپ او را همراهی می کنند و در حالی که جبرئیل مهار شتر را گرفته با صدایی بلند ندا در می دهد: ای مردم دیدگان خود را ببندید تا فاطمه دختر محمد عبور کند. موقع عبور فاطمه هیچ پیغمبر، رسول، صدیق و شهیدی نیست جز آنکه دیدگان خود را ببندد تا فاطمه بگذرد.
فاطمه تا قائمه عرش می رسد و از شتر نور به زیر می آید و عرض می کند: پروردگارا میان من وکسانی که به من ظلم وستم کردند تو حاکم باش. بارالها بین من و بین کسانی که فرزند مرا کشتند، حکم کن. آن گاه از مصدر جلال خطاب می شود: ای حبیب من و ای دختر حبیب من آنچه بخواهی درخواست کن تا به تو اعطا شود. تو شفیعه محشری و به عزت و جلال خودم سوگند از هیچ ظالمی نمی گذرم و از هر ستمکاری انتقام می گیرم.
صدیقه طاهره عرض می کند: پروردگارا اندوه من از ستمی است که بداندیشان و ستمکاران نسبت به من، اولادم، شیعیان، ذراری و دوستان آنها روا داشته اند.
از جانب خداوند خطاب میشود: کجایید ای فرزندان فاطمه، شیعیان و دوستان ذراری او!
آنها همه حاضر و در گوشه ای در احاطه فرشتگان در می آیند. آنگاه فاطمه زهرا آنها را با خود به بهشت میبرد.(3)
- هنگامی که خدای بلند مرتبه مردمان گذشته وآینده را در عرصه محشر برانگیزد، منادی پروردگارما از زیر عرش خود ندا میدهد که: ای گروه مردمان چشمانتان را فرو بندید تا فاطمه دخت محمد، سرور زنان دو عالم ازپل صراط بگذرد.
همه مردمان چشمانشان را فرو میبندند و فاطمه از پل صراط میگذرد.کسی که در قیامت نمیماندمگر آنکه چشمش را فرو میبندد به جز محمد،علی ،حسن و حسین فرزندان پاکشان که فرزندان او هستند.
چون فاطمه وارد بهشت شد، جامه خود را بر صراط میگستراند. گوشه ای از آن در دستش در بهشت است و گوشهای در عرصه قیامت. منادی پروردگار ما ندا میدهد: ای دوستداران فاطمه به رشتههای جامه فاطمه، سیده زنان عالم چنگ زنید. پس،هیچ یک از دوستداران فاطمه نمیماند مگر آنکه به رشتهای از رشتههای جامه حضرتش چنگ می زند تا اینکه بیش از هزاران فئام به آن در می آویزند.
پرسیدند: هرفئام چند نفر است؟ فرمود:هزار هزار که از آتش دوزخ می رهند.(4)
- منادی از درون عرش ندا می کند: ای اهل محشر دیدگانتان را فرو افکنید زیرا اینکه فاطمه، دخترمحمد فرستاده خدا،میخواهد از پل صراط بگذرد.(5)
پس فاطمه و شیعیانش چون برق جهنده از پل صراط عبور میکنند و دشمنان او و دشمنان فرزندان او در جهنم افکنده می شوند.
هنگامی که دخترم فاطمه وارد محشر میشود، حله کرامتی بر دوش دارد که به آب زندگانی غسل یافته و مردم در آن حیران میشوند و از حشمت زهرا انگشت حیرت به دندان میگزند.آن گاه از حلل بهشت هزار حله در بر میکند.
و بر هر حلهای به خط سبز نوشته است که دختر محمد را وارد بهشت کنید. او به بهترین شکل، نیکوترین کرامت و زیبا ترین منظره ای میخرامد تا به سوی بهشت میرود.او مانند عروسی است که هفتاد هزار کنیز در خدمت او باشند.(6)
- ای علی تو در روز قیامت ،مردان مومن و فاطمه زنان مومن را به بهشت راهنمایی می کنید.(7)
---------------
1- بحارالانوار، ج43، ص 44
2- خصال، ج ا، ص 204
3- امالی صدوق، م 4، ص 25
4- بحارالا نوار، ج8، ص 68
5- ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 260
6- عیون اخبارالرضا
7- بحارالا نوار، ج43، ص 24